سلام

واقعا خیلی تنبل شدم!

چند باری میخواستم پست جدید بذارم اما نمیدونم چرا حسش نبود و بیخیالش میشدم و میرفتم میخوابیدم.تازه الان هم خیلی حوصله ندارم.البته میگن این خاصیت فصل بهاره که آدم خوابالو میشه اما فکر نکنم چون من همیشه همینطورم(اون دوستانی که پشت در انجمن موندن بهتر میدونن)خلاصه خیلی حرف زدم!!!!!باشه قول میدم زود تمومش کنم .یه غزل بنویسم و یاعلی:

 

سلام! نابترین خاطرات کودکیم

مرور کودکیم کوچک عروسکیم

چقدر از تو سرودن برای من سخت است

تو خود بزرگی و من با تمام کوچکیم ....

تمام شهر به جز تو سکوت سردم را

شنیده اند مدام از گلوی سوتکیم

گذشت آن غزل سبز کودکی حالا

ترانه های پر از ناله ام چکاوکیم

به شوق دیدن تو پر کشیده ام اما

پر از هراس رسیدن به آن مترسکیم-

که با تو ساختمش در میان گندمزار

ولحظه لحظه کنارش گذشت کودکیم

 یا علی مدد.....