خيلي غزل قشنگي بود محمد جان! مخصوصا مطلعش كه آدم رو مجبور به خواندن ادامه ي غزل مي كرد و چه اجبار قشنگي است خواندن ادامه ي غزلي چنين. ساده اما نو و خواندني اين است غزلي كه من مي پسندم و در ذهنم با دو بار خواندن براي هميشه نقش خواهد بست. اگر ديدمت اين شعر را از حفظ برايت خواهم خواند كه بفهمي گزافه نگفته ام. خوشحالم كه به من سر مي زني و ببخش بي معرفتي من رو همه گرفتاري هم بي حوصلگي و ... با عث مي شه...
مجموعه ي دوبيتي هاي باراني من هم آماده ي چاپ است ولي حيفم مي آيد چاپش كنم چون هر روز به آن افزوده مي شود. يك مجموعه ي عاشقانه هم آماده دارم.............راستي سلام!