غم که ميآيد در و ديوار ، شاعر ميشود
در تو زندانيترين رفتار شاعر ميشود
مينشيني چند تمرين رياضي حل کني
خطکش و نقاله و پرگار ، شاعر ميشود
تا چه حد اين حرفها را ميتواني حس کني ؟
حس کني دارد دلم بسيار شاعر ميشود
تا زماني با توام انگار شاعر نيستم
از تو تا دورم دلم انگار شاعر ميشود
باز ميپرسي: چهطور اينگونه شاعر شد دلت ؟
تو دلت را جاي من بگذار شاعر ميشود !
گرچه ميدانم نميداني چه دارم ميکشم
از تو ميگويد دلم هر بار شاعر ميشود