سلام

 

   27رجب ، روز آغاز رسالت حضرت خاتم الانبیا رو به همتون تبریک میگم و آرزو میکنم  بتونیم مسلمانی باشیم  که این بزرگ مرد تاریخ ازما راضی باشه.

   و اما شعر، همیشه وقتی برا دوستام  شعرامو می خونم  اکثرشون میگن بی خیال بابا شعر که واسه آدم نون و آب نمیشه منم جوابی ندارم بهشون بدم (چون حرف حساب می زنن) اما حالا وقتی فکر میکنم می بینم  آدم باید خیلی ساده باشه تا هر کاری و با نون و آب بسنجه. شعر یه جورداروی آروم بخش قویه که دردای ذهنرو آروم میکنه نمیشه کسی شعر بخونه  اما به دنیایی که شاعر ترسیم کرده وارد نشه. البته این داروهای  آروم بخش با هم متفاوتند، بعضیاش مثل تریاک آدمارو نئشه میکنه بعضیاشم (مثل شعرای من)هیچ  دردی و آروم نمیکنه.حالا یه غزل مینویسم به امید اینکه بتونم یه لحظه به دنیای خودم بکشونمتون و فکردرداتونو آروم کنم. 

 

یک بوسه از دو لبت در سه ثانیه

از شهر غم بَرَدم تا به بادیه

یک بادیه پُِر از شعر عاشقی

شعری برای تو بی وزن و قافیه

در درس هندسه ی روی ماه تو

کارم گذر کند از خط و زاویه

یک لحظه آمدنت در خیال من

شعر مرا بکشد سمت حاشیه

کاش از برای دل من خدا دهد

چشمان پاک و زلالت به عاریه

چشم تو قاتل من می شود ولی

با بوسه زنده شوم در سه ثانیه

 

یا علی مدد....