سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عرفه ...

ارسال  شده توسط  محمد غفاری در 87/9/18 11:52 صبح

اللهم اجعل غنای فی نفسی و الیقین فی قلبی و الاخلاص فی عملی و و النور فی بصری و البصیره فی دینی و اجعل سمعی و بصری الوارثین منی و نصرنی علی من ظلمنی وارنی فیه ثاری...

          

                    « نسیم جان فضا می آید

                                                     بوی کرببلا می آید ...»

سلام 

دوباره روز عرفه رسید.دوباره یه لحظه ی ناب پیدا شد که دستی به سر و روی دلمون بکشیم. روز عرفه که میرسه آدم واقعا دوست داره از قفسی که دور و برش ساخته پرواز کنه ، پرواز کنه به جایی که با تمام وجود بتونه در اوج بودن رو حس کنه ، پرواز کنه به جایی که فرود معنایی نداره ، پرواز کنه به کربلا....

 

روز عرفه که میرسه انگار میان آدمرو از خواب بیدار میکنن که :

 

«هر که دارد هوس کرببلا بسم الله....»

 

اصلا از امروز که روضه ی حضرت مسلم رو میخونند دلا آمادست ، آماده ی پرواز ، پروازی که با یه سفر آغاز میشه ، سفری که عشق و غربت رنگ جاودانه ای بهش بخشیدن :

 

«حسین نیا به کوفه ، کوفه وفا  ندارد....»

 

پ.ن : اگر پرواز کردید یادتون باشه دستی هم برای من تکون بدید.

 

یا علی مدد...

 

 


مسخ

ارسال  شده توسط  محمد غفاری در 87/9/5 1:28 صبح

سلام

 

دوست عزیزم میثم فروتن چند روز پیش یه تیکه از شعر آقای گروس عبدالملکیان رو برام میخوند که :

 

میرزیم

ریز

    ریز

چون برف که هیچکس ندانست

تکه های خود کشی ابر است......

اما حتی خودش نمیدونست فرداش قراره .............

 

میثم جان  از خدا میخوام که اون صحنه رو از توی ذهنت پاک کنه.

 

 

...من هم چند وقت پیش یه شعر درباره همین مسایل نوشته بودم که میخوام توی این پست بذارمش.(البته اگه خوندین جای صادق هدایت رو هم خالی کنید) برای دوست میثم عزیز هم طلب مغفرت دارم.

 

...ومن افسرده تر از رنگ زردم

 

همیشه غرق در دریای دردم

 

اگر چه داغ داغم همچو آتش

 

ولی چون زمهریری سرد سردم

 

به ظاهر ثروتم عشق است اما

 

فقیرم، تیره بختم، دوره گردم

 

ندارم در دلم آرامشی چون

 

تمام لحظه ها را در نبردم

 

و باید کوله بارم را ببندم

 

 

که می آید صدای مرگ هر دم

 

 

شبیه بوف کوری مسخ گشته

 

به غیر از خود کشی کاری نکردم...

 

یا علی مدد....