سلام
نمیدونم چرا تولد حضرت زهرا سلام الله علیها پست جدید نذاشتم و شعر شهادت مونده بود اما به هر حال الان که میدونم خیلی ها خوشحالن(به علت معلوم)یه شعر طنز می نویسم که با حال و هوای بعضی از افراد این چند روز اخیر جامعه همخونی داره.
امیدوارم همه مثل الان من شاد باشن مخصوصا شهاب آقای خالقی که از همینجا(همین تریبون)خدمتش عرض ارادت میکنم و صورتش رو میبوسم و امیدوارم منرو بخشیده باشه.
بچه ی همسایمان آخر مرا کر می کند
او صدای ضبط را سرسام آور می کند
مُردم از بس گوش کرده یاس و دیو و هیچکس
از ساسی مانکن همیشه شعر از بر می کند
صبح تا شب پیش روی آینه می ایستد
چشم و ابرو و لبش را مثل دختر می کند
از سر شب تا سحر همراه بانگ هلهله
لرزشی بر دست دارد یاد بندر می کند
از برای خنده در پیشش اگر پخی کنی
آنقدر می ترسد و شلوار را تر می کند
چارشنبه سوری هر سال از لات محل
هی ترقه می خرد در کوچه ها در می کند
گفتم این موهای سیخت را بخوابانش ولی
از لج من هم شده هی سیخ تر تر می کند
تلوزیون گفته صد در صد مقصر آمریکاست
او جوانان وطن را اینچنین خر می کند!
یا علی مدد...