اللهم اجعل غنای فی نفسی و الیقین فی قلبی و الاخلاص فی عملی و و النور فی بصری و البصیره فی دینی و اجعل سمعی و بصری الوارثین منی و نصرنی علی من ظلمنی وارنی فیه ثاری...
« نسیم جان فضا می آید
بوی کرببلا می آید ...»
دوباره روز عرفه رسید.دوباره یه لحظه ی ناب پیدا شد که دستی به سر و روی دلمون بکشیم. روز عرفه که میرسه آدم واقعا دوست داره از قفسی که دور و برش ساخته پرواز کنه ، پرواز کنه به جایی که با تمام وجود بتونه در اوج بودن رو حس کنه ، پرواز کنه به جایی که فرود معنایی نداره ، پرواز کنه به کربلا....
روز عرفه که میرسه انگار میان آدمرو از خواب بیدار میکنن که :
«هر که دارد هوس کرببلا بسم الله....»
اصلا از امروز که روضه ی حضرت مسلم رو میخونند دلا آمادست ، آماده ی پرواز ، پروازی که با یه سفر آغاز میشه ، سفری که عشق و غربت رنگ جاودانه ای بهش بخشیدن :
«حسین نیا به کوفه ، کوفه وفا ندارد....»
پ.ن : اگر پرواز کردید یادتون باشه دستی هم برای من تکون بدید.
یا علی مدد...